اوج بگیر، راهت را پیدا کن، حیات ببخش، از خودت بهتر باش

سلام! خیلی خوش آمدید به پرواز.
جایتان راحت است؟ بسیار خوب. یک نوشیدنی طراوت‌بخش در دست دارید؟ فوق‌العاده است. پس موافقید که سفرمان را شروع کنیم؟ عالی است.

کتابی که در دست دارید یک راهنمای همه‌جانبه، بلیت و گذرنامه‌ای به سوی مقصد جدید شماست. دقیقاً به کجا می‌رویم؟ خب، خیلی مطمئن نیستم؛ انتخابش با شماست...

می‌توانیم کنجکاوی شما را برای پیدا کردن یک سرگرمی جدید برانگیزیم یا شما را در مسیر یافتن یک شغل جدید قرار دهیم. شاید این اولین سفر تنهایی شما باشد و انتخاب آنکه از چه جاهایی دیدن کنید یا از کدام مسیر بروید، گیج‌کننده است. نگران نباشید؛ من اینجا هستم تا شما را راهنمایی کنم.

چیزی که سعی دارم با این دستورالعملِ پُراستعاره به شما خواننده‌ی عزیز بگویم (بابت این زبان مخصوص ایکس‌فکتور متأسفم)، درباره‌ی شما و سفرتان است، درباره‌ی پیدا کردن چیزی که دوست دارید و متمرکز شدنتان بر آن. هدف نهایی آن است که شما کار مورد علاقه‌تان را با کاری که برای درآمدزایی انجام می‌دهید به هم بیامیزید تا هر دو یکی باشند!

دیوانگی است، نه؟ کار «کار» است و خوش‌گذرانی برای باقی روز. نه، حتماً نباید این‌طور باشد. کاملاً امکان‌پذیر است که کاری را که دوستش دارید و تمام علایق و تمایلات‌تان را در بر می‌گیرد، پیدا کنید یا به وجود آورید. همچنین ممکن است شغل جدیدی پیدا کنید، 081 درجه تغییر جهت بدهید و از نو شروع کنید. به نظر افسانه‌ای می‌آید چون این کاری است که «دیگران» می‌کنند. ما همه داستان‌هایی خوانده‌ایم یا مقالاتی دیده‌ایم که شخص بااستعدادی کار موفقش در حسابداری را رها می‌کند تا نانوا شود و به خوبی و خوشی  زندگی می‌کند. بله، این اتفاق برای دیگران می‌افتد، اما می‌شود برای شما هم اتفاق بیفتد.

فقط کافی است وارد عمل شوید، و تمام هدف این کتاب همین است؛ تشویق شما، هل دادنتان به جلو و از همه مهم‌تر، یادآوری آنکه زندگی کوتاه‌تر از آن است که هدف‌هایتان را دنبال نکنید، فارغ از آنکه چه سن و سالی دارید و در چه جایگاهی هستید. شما ممکن است مدیرعامل یک شرکت یا یک دانش‌آموز جی‌سی‌اس‌ای باشید. فرقی نمی‌کند. ما همه حق داریم چیزهایی را که خوشحالمان می‌کنند پیدا کنیم و برایشان بجنگیم.

نمی‌گویم کار آسانی است. اخطارهای زیادی در راه شما وجود دارد. اما اگر آسان بود، در هم‌ آمیختن کار و تفریح و پیدا کردن شغلی در نقطه‌ی برخورد این دو، این‌قدر جادویی به نظر نمی‌رسید.

اما مسئله از این فراتر می‌رود. ممکن است شما شغل ایدئال‌تان را داشته باشید، اما این تنها هشت ساعت از روزتان را پر می‌کند؛ این‌طور نیست؟ باقی شب را چه خواهید کرد؟

خُب، بگذارید شما را با دوست خوبم، پروژه‌ی جانبی، آشنا کنم. این یک روش فوق‌العاده است برای امتحان کردن چیزهای تازه و کشف نقاط جدیدی که می‌تواند بر کارتان تأثیر بگذارد و یا نهایتاً حتی مقصد نهایی شما را تغییر دهد. پس ما در این پرواز توقف‌های منظمی برای سوخت‌گیری خواهیم داشت تا شما هم فرصتی داشته باشید پاهایتان را دراز کنید.

اما صبور باشید. پیدا کردن مسیرتان، درآمدزایی و بهترینِ خودتان بودن، یک راه بی‌پایان است. همیشه چیز تازه‌ای برای یاد گرفتن و هدف جدیدی برای دستیابی وجود دارد.

چیزی که فکر می‌کنید از پیش می‌دانستید، می‌تواند در یک چشم به هم زدن تغییر کند و مجبورتان کند تا همه‌چیز را دوباره از نو ارزیابی کنید. اما این اتفاق خیلی خوبی است!

مسیر خلاقانه به سوی خوشبختی برای هرکس متفاوت است اما سفر دسته‌جمعی بیشتر خوش می‌گذرد! پس بیایید همین کار را کنیم.
امیدوارم چیزهایی که در صفحات این کتاب می‌خوانید به شما کمک کند،  راهنمایی‌تان کند، باعث خندیدن و به فکر فرو رفتن‌تان شود و از همه مهم‌تر، حالتان را خوب کند. چون به هر حال، همان‌طور که گوست‌پوئت، رپر و آهنگساز، خوانده است:

«زندگی کوتاه‌تر از آن است
که کینه بیندوزیم
زندگی کوتاه‌تر از آن است که هیچ برنامه‌ای نریزیم.»

پس بدون معطلی بیشتر، از شما خواهش می‌کنم که میزهای روبه‌رویتان را جمع کنید، تلفن همراه خود را خاموش کنید، کمربندهایتان را ببندید و آماده‌ی پرواز شوید.