مفاهیم و رویکردها در آخرین جنبشهای هنری قرن بیستم
مترجم: علیرضا سمیع آذر
شابک: 1-09-6994-964
قطع کتاب: وزیری
تعداد صفحه: 304
زبان: فارسی
نوبت چاپ: 18
ناشر: موسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر
نوع جلد: شومیز
نوع کاغذ: بالکی
کد کالا: 1336
- برند: انتشارات چاپ و نشر نظر
- کدکالا:
پشتیبانی کامل در ساعات اداری
جامع ترین سایت محصولات خوشنویسی
ارسال به سراسر کشور
جهان هنر در قرن بیستم بیش از همه قرون پیشین مشحون از نواندیشی و نوآوری بود. در این قرن پر تلاطم، اشتیاق به خلاقیت و التزام به ابداع، به حدی بود که بیش از همه تاریخ هنر در آن دگردیسیهای شکلی هنر و تحولات سبک شناختی به وقوع پیوست. این شور و اشتیاق آن قدر بالا گرفت که برای نخستین بار، نفس خلاقیت و نوآوری، موضوع هنر شد و جمع کثیری از هنرمندان به جای هر تعهد دیگر صرفاً به پدیدههای نو، بدیع و حتی غریب رویکرد نشان دادند.
در این قرن همچنین هنر به طور وسیعی از کارکرد زینتی و اشرافی فاصله گرفته و پیوسته تلاش داشت تا نقشی متعهدانه را در پیش گیرد. هنر سده بیستم، که البته ریشه در تحولات چشمگیر نیمه دوم سده نوزدهم داشت، در این راه گاه به مسائل اجتماعی و انسانی و گاه به خود هنر متعهد شد. هنرمندان این سده نیز در نیل به این مقصود، گاه رسالت خود را فراتر از عوالم هنری میدیدند و گاه هنر را فراتر از هرگونه رسالت دیگر.
اما در مجموع هنر قرن بیستم و بهویژه نیمه دوم آن، بیش از همیشه درصدد تأثیر گذاشتن بر مخاطب خود بود. این پدیده تاحدی ناشی از نوعی نیاز فزاینده بــه خودنمایی در بین هنرمندان بود، آن هم در عصری که شمار هنرمندان به یکباره فزونی یافت و آنان در تنازع برای ابراز وجود و تثبیت خود، بیش از همیشه نیازمند جلب نظر مخاطبان بودند. گروهی در این وانفسا، تا بدانجا پیش رفتند که برهم زدن آرامش ذهنی تماشاگر و وارد ساختن شوک به او را هدف اصلی کارکرد هنری خود قرار دادند. دهههای آخرین قرن بهویژه، شاهد ظهور شیوههای متنوعی از کار هنری بود که همگی در نوعی اهتمام بیرحمانه برای ایجاد هراس و تشنج ذهنی در مخاطب با یکدیگر شریک بودند.
نیمه دوم سده بیستم همچنین شاهد نوعی دیالوگ هنری بین دو سوی اقیانوس آتلانتیک یعنی آمریکا و اروپا بود. بزرگترین عامل تقویت این دیالوگ شرایط اجتماعی و اقتصادی بعد از جنگ در اروپا بود که بسیاری از هنرمندان را به آن سوی اقیانوس، که اتفاقاً دوره شکوفایی خود را آغاز میکرد، متوجه ساخت. اما مهمترین بستر این دیالوگ را هنرمندانی که از اروپا به آمریکا ـ و یا در موارد معدودی بالعکس - مهاجرت کردند، فراهم ساختند. این هنرمندان گاه به خاطر شرایط سیاسی - اجتماعی نامطلوب اروپا و زمانی نیز به امید بهرهمندی از امکانات و تسهیلات وسوسهکنندهای که برای عرضه آثار هنری در نیویورک فراهم شده بود، موطن جدید را بر زادگاه خویش ترجیح داده و بسیار از آنان از ماحاصل این هجرت به جایگاه رفیعی در عالم هنر نائل آمدند. در موارد مشخصی نیز این هنرمندان تجربیات خود را به جوامع دیگر برده و از این طریق منشا تأثیرات مهمی شدند، که به صورت جلوه دیگری از یک جنبش هنری نمود پیدا کرد. از همین روی شاید یکی از جالبترین دریچههای نگاه به جنبشهای مهم نیمه دوم قرن، همانند جنبش پاپ و یا اکسپرسیونیسم انتزاعی، همین مقایسه دو جلوهی اروپایی و آمریکایی آنها باشد. بدین ترتیب برای یک مسئله از دو نظرگاه دو نوع پاسخ یافت میشود که هر یک میتواند ویژگیهای خاص خودش را داشته باشد.
وجه دیگر این دیالوگ تعامل دو فرهنگ اروپایی و آمریکایی بود، که به هر حال از حیث تاریخی دارای خصلتهای ذهنی و نظری متفاوتی هستند. اگرچه طوفانهای فرهنگی و اجتماعی عموماً هر دو سوی آتلانتیک را در مینوردید، لیکن به خاطر ساختار و منشاء تاریخی متفاوت، نوع واکنشیهایی که در دو سوی اقیانوس ابراز میشد، تفاوتهای آشکاری با یکدیگر داشتند. اما در تحلیل نهایی عمدهترین جنبشهای نیمه دوم قرن در حقیقت حاکی از نوعی گفتمان اروپایی - آمریکایی بودند که در هر دو وجه منویات مشترکی را تعقیب میکردند.
تحولات هنری و ظهور جنبشهای جدید در دو سوی اقیانوس اطلس، تا حد زیادی تابع شرایط اجتماعی بعد از جنگ جهانی دوم بود. در یک سو، اروپای خسته، سرخورده و ورشکسته از جنگ قرار داشت، و در طرف دیگر آمریکای پیروز از جنگ پاسیفیک که سودای تاریخی تصاحب دنیا را در سر میپروراند. بیتردید شرایط خاص روحی و روانی، مهمترین عامل در شکلگیری جریانهای هنری در کشورهای این دو حوزه جغرافیایی بود. در حالی که آمریکائیان جنبش پرهیجان پاپ را به دنیا معرفی میکردند، اروپاییان در سورئالیسم مأیوسانه وحرمان اکسپرسیونیستی خود سیر میکردند. در آمریکا هیجان، غرور و سرمستی در گونههای مختلف هنر انتزاعی و رفتاری تجلی یافت، در حالی که هنرمندان اروپا همچنان به سنتهای شکلگرای تخریبی برای بیان یاس و بدبینی خود نسبت به زندگی و حیات انسانی ادامه میدادند. در نتیجه در آمریکا چهرههایی چون جکسون پولاک و بعد اندی وارهول با همه فرافکنیهای پرشور خود ظهور یافتند و در اروپا افرادی چون فرانسیس بیکن، بالتوس و ژان دوبوفه با درونگراییهای نفسانی خود گرایشات اروپایی را رقم زدند.
نیمه دوم قرن و به ویژه دو دهه آخرین آن، شاهد ظهور گرایشهایی بود که پیوسته بر اهمیت «موضوع» در مقابل ساختار شکلی و زیبایی شناسانه اثر هنری تأکید میورزیدند. این جریان فکری بستر مناسبی برای گسترش جنبشهایی همچون «فمینیسم» فراهم ساخته و از آن مهمتر نوعی همنوایی جمعی و گروهگرایی را که در طول قرن کمسابقه بود، ترویج کرد. بسیاری از هنرمندان که پیوسته اوضاع را نامساعد مییافتند، رفته رفته موفقیت و تثبیت خود را در سایه تشکیل یک گروه هنری، ممکن و میسر میدیدند. جنبش هنر آفریقایی - آمریکایی یکی از این جریانها بود که در فصول انتهایی این کتاب به روی آن بحث خواهد شد.
هنر مفهومی و موضوعگرا در سالهای آخرین قرن ادراکات زیبایی شناختی را به شدت دگرگون ساخته و نوعی اخلاقیات تهاجمی و ستیزهجویانه را بدان ملتزم ساخت. نتیجه این تحول رویکرد به سوی تأثیر گذاریهای تکان دهنده و ایجاد شوک در ذهن و احساس بیننده اثر هنری بود. این گرایش غریب و متهورانه، بخش مهمی از هنر معاصر را به فرجامی خشک و ملالت بار سوق داد. فصل پایانی این کتاب به روی این چالش جدید و اساسی که در برابر هنر مدرن پدید آمده است به بحث می پردازد.
در سراسر بحثهای تحلیلی کتاب، تلاش متعهدانهای برای فاصله گرفتن از نقد سلسله مراتبی سبکها و تحلیل ارزشی آثار هنری مصروف شده است. گویی مؤلف مصمم بوده تا هرگونه علاقهمندی و تعلق خاطر شخصی خود نسبت به یک جنبش و یا اثر هنری را پنهان ساخته و خواننده خود را نیز از ارزیابی اخلاقی و قضاوت ارزشی برحذر دارد. این شیوهی تشریح رویدادهای هنری، خواننده را به سهولت از خصوصیات ظاهری اثر هنری عبور داده، به خاستگاه و حقایقی در ورای ظواهر آن متوجه میسازد ضمن آن که نوعی ساختار تحلیلی برای نظم بخشی به خصوصیات زیبایی شناختی اثر هنری ارائه میکند که در پرتو آن گرایشهای هنری قابل دستهبندی و جنبشهای هنری قابل تعریف به نظر میرسند.
با این حال شیوه نگارش کتاب به طور مطلق از ارائه یک سیستم ارزشیابی و قضاوت هنری اجتناب نکرده و بر خوشایندی و دلپذیری اثر به عنوان ماحصل فرآینده مشاهده آن، صحه میگذارد. براین سیاق هر آنچه که با قید نوآوری و ابداع آفریده شده است، مصداق پیشگامی در هنر فرض نمیشود و در مسیر تجددگرایی و دگرگون طلبی، احتمال واپسگرایی و حتی ابتذال نادیده گرفته نشده است. این نوع نگاه قطعاً بر اعتبار بحثهای ارائه شده کتاب میافزاید و آن را به عنوان یک مرجع علمی و دانشگاهی، معتبر و قابل استناد میسازد.
همانند تمامی موارد مشابه، ترجمه یک متن تاریخی در مورد تحولات فرهنگی - هنری جهان غرب، قبل از هر چیز با مشکل برگردان اصطلاحات و واژههایی که به یک پدیده مطلقاً غربی و یا دست کم زائیده شده در غرب اطلاق میشوند، مواجه است. چگونه میتوان انتظار داشت واژهای که در قاموس غربیاش مبتنی بر شرایط تاریخی و هنری مشخصی است، در برگردان فارسیاش نیز حامل چنین بار معنایی باشد؟ در این زمینه به خصوص عناوین جنبشها و سبکهای هنری بیشتر از سایر واژهها برگردان ناپذیر به نظر میرسند. به همین سبب آنچه که در محافل هنری و دانشگاهی کشور ما نیز رایج است، همان اصطلاح فرنگی - عموماً با تلفظ فرانسوی - این واژههاست و هرگز تلاشی متقاعد کننده برای معادل سازی آنها صورت نگرفته، مگر صرفاً از باب توضیح معنی لغت، و نه تفسیر جنبش یا سبک هنری. گو اینکه در میان هنرمندان، دانشجویان رشتههای هنری و حتی علاقهمندان به هنر نیز همان عناوین غربی مصطلح بوده و کاملاً قابل درک است، در حالی که معادلهای فارسی که گهگاه برای این اصطلاحات معرفی میشوند، بعضاً نامأنوس بوده و تفسیری خدشهپذیر از آن اصطلاح را ارائه میکنند. اصولاً تلاش برای معادلسازی فارسی واژگان هنری غربی، گرچه ناظر بر وفاداری به فارسی معیار است، لیکن الزاماً نمیتواند مفهوم کامل و حقیقی واژه و اصطلاح را القا کند.
با این اوصاف در برگردان فارسی این قبل واژهها معمولاً از همان عبارت خارجی که به طور جهانی شناخته شده و در ایران نیز کاملاً مصطلح میباشد، استفاده شده است. نمونه این قبیل اصطلاحات، عناوین سبکهای هنری همچون کوبیسم، اکسپرسیونیسم و سورئالیسم است که بهتر و سریعتر از هر معادل فارسی برای علاقهمندان به هنر معنا بخش هستند. در مواردی نیز از دائرهالمعارف هنر تألیف روئین پاکباز که به حق تلاشی تحسین برانگیز در جایگزینی معادل فارسی برای اصطلاحات هنری است، استفاده کردم. کتاب ارزشمند پاکباز در مورد بسیاری از واژگان هنر معاصر غنیترین و قابل استنادترین تفسیرها و معادلهای فارسی را ارائه کرده که امیدوارم کتاب حاضر نیز مکملی بر برخی از آن توضیحات باشد.
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد