دروغ هایی که به خود می گوییم
معرفی کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم اثر جان فردریکسون
زندگی پر از پیچیدگی و دشواریهاست، اما رنج روانی اغلب به سطحی میرسد که تحمل آن غیرممکن به نظر میرسد.
گاهی برای یافتن راهی جهت کنار آمدن با این رنج، به جستجوی یک درمانگر میپردازیم. درمانگری که واقعی و توانمند باشد، عموماً از خلال تجربه دردهای زندگی به بینشی خاص و ژرف دست یافته است—نوعی خرد که تنها از دل مواجهه با سختیها به وجود میآید. اما اگر موفق به یافتن چنین فردی شویم، گام بعدی چیست؟ چگونه این جستجو ما را به آزادی از رنج میرساند؟ پاسخ این سؤال نیازمند شناخت عمیقتری است. باید دریابیم چرا رنج میبریم و چگونه میتوانیم بار دیگر حال خوب را تجربه کنیم. بسیاری از ما به دلیل دروغهایی که باور کردهایم یا دروغهایی که برای فرار از درد به خود میگوییم بیمار میشویم.
شاید به جای درک این حقیقت که قربانی بیعدالتی دیگران شدهایم، این دروغ را پذیرفته باشیم که "ما مقصر هستیم." یا ممکن است به جای پذیرش واقعیت تلخ شکست یک ازدواج، دروغی آرامبخش به خود بگوییم: "همه چیز درست میشود." اما سامان روحی زمانی به دست میآید که جرأت کنیم با واقعیات درونی و بیرونی زندگیمان روبهرو شویم. همه انسانها تا حدی برای اجتناب از درد، به خود دروغ میگویند؛ این بخشی از طبیعت بشر است.
مشکل واقعی از آنجا آغاز میشود که حتی نمیدانیم چگونه خود را فریب دادهایم. بنابراین، شاید به سراغ درمانگری برویم که بتواند ما را با اطلاعات و حقایقی که همواره از آنها فرار کردهایم مواجه کند. کتاب پیش رو قصد دارد نه تنها این دروغهایی که منبع رنج ما شدهاند را آشکار سازد، بلکه روشهای مواجهه با حقیقت را نیز آموزش دهد تا راه رهایی را بیابید. این اثر توضیح میدهد که درمان واقعی نوعی رابطه پویا و مبتنی بر اعتماد است. درمان یک گفتگوی سطحی یا یک بررسی خشک شبیه چکلیست نیست؛ همچنین حل کردن مشکلات انسان مانند حل جدول کلمات متقاطع هم نیست. درمان فرآیندی انسانی و صمیمانه است که در آن دو نفر – درمانگر و فرد تحت درمان – وقت و انرژی خود را وقف کاوش در عمیقترین زوایای زندگی فرد میکنند. هدف این است که حقایقی که زمانی بیمارمان کردهاند، آشکار شوند تا بتوانیم حقیقتی را که موجب آرامش و شفا میشود، بپذیریم. در روزگاری که مراقبتهای روانی بیشتر تحت مدیریتهای سیستماتیک و رویهای قرار گرفته، خطر فراموش کردن روح عمیق درمان وجود دارد. باید بپرسیم: ما چه کسی هستیم؟ چرا رنج میبریم؟ و از زندگی چه میخواهیم؟ این کتاب تلاش میکند از طریق روایت داستانها پاسخی ملموس و عاطفی به این سؤالات ارائه دهد. نه با تعاریف انتزاعی، بلکه با ارائه ماجراهایی واقعی از کسانی که در مواجهه با همان مسائلی بودهاند که اغلب ما سعی در اجتناب از آنها داریم. تمام داستانهای ارائه شده در این کتاب به گونهای تغییر یافتهاند تا هویت افراد محفوظ بماند، اما پیام و حقیقت زنده آنها ثابت باقی ماندهاند. این حکایات روشن میکنند که چگونه همه ما با مسائل مشابه دست و پنجه نرم میکنیم و اغلب به روشهایی مشابه سعی در فرار از مواجهه با حقایق داریم.
بنابراین، داستانهایی که از دیگران روایت شدهاند، عملاً آینهای هستند از مشکلات و درگیریهای خود ما. برخی از شخصیتهای این کتاب چنان درد هولناکی تجربه کردهاند که شاید حتی خواندن این تجربیات هم برایتان دشوار باشد. وظیفه شما این است که با آنان همدلی کنید، دردی که تجربه کردهاند را بشناسید و از آن برای شناخت دردهای خود بهره بگیرید.
این داستانها نشان میدهند چطور علت ظاهری درد ما اغلب همان علت واقعی نیست. رنج ما ریشه در ترس از رویارویی با زندگی، مرگ و درسهای حیات دارد.