%12
پدر سرگی
اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آدرس کوتاه شده‌ی صفحه:

پدر سرگی

مؤلف: لف تالستوی
مترجم: مهناز صدری
شابک: 2-28-7145-964-978
قطع کتاب: رقعی
تعداد صفحه: 124
زبان: فارسی
نوبت چاپ: 1
ناشر: انتشارات نسیم دانش
نوع جلد: شومیز
نوع کاغذ: تحریر
کد کالا: 8746
  • کدکالا:
ویژه
120,000 106,000 تومان
پشتیبانی
پشتیبانی

پشتیبانی کامل در ساعات اداری

جامع ترین سایت محصولات خوشنویسی

 ارسال به سراسر
ارسال به سراسر

ارسال به سراسر کشور

پدر سرگی (به روسی: Отец Сергий، به انگلیسی: Father Sergius)، داستانی است که توسط لئو نیکولایویچ تولستوی در سال‌های ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۸ نوشته شده و در سال ۱۹۱۱ منتشر شده است.

کتاب پدر سرگی
پوستر فیلم پدر سرگی، همراه با مشخصات بازیگران به زبان روسی بر روی آن (نقاش ناشناس)

خلاصه رمان پدر سرگی

داستان با زندگانی شاهزاده استپان کاساتسکی، جوانی استثنائی و پرامید آغاز می‌شود. او از همان کودکی، سرشار از استعداد و امید به آینده‌ای درخشان بود. اما سرنوشت برای او نقشه‌ای پیچیده کشیده بود.

عزلت نشینی

در آستانه عروسی‌اش، خبری تلخ به گوشش رسید: نامزدش، کنتس ماری کورتکوا، با تزار نیکولای اول رابطه‌ای پنهانی داشت. این خبر مانند ضربه‌ای سخت به دل و روحش نشسته و غرورش را زیر پا گذاشت. در این هنگام، او به آیینی که از کودکی در آن پرورش یافته بود، روی آورد و تصمیم گرفت به یک راهب تبدیل شود. زندگی‌اش به دور از دنیا، با تواضع و تردید سپری شد و او به عنوان یک عزلت‌نشین به زندگی خود ادامه داد.

ابتلا، موفقیت و شکست

با گذشت زمان، تغییر شگفت‌انگیز او در زندگی‌اش به یادها سپرده شد. یک شب زمستانی، گروهی از خوش‌گذران‌ها تصمیم می‌گیرند به دیدن او بیایند. یکی از آن‌ها، زنی مطلقه به نام ماکوفکینا، شب را در سلول او می‌گذراند و به دنبال فریب اوست. اما پدر سرگی، با آگاهی از ضعف درونیش، انگشت خود را قطع می‌کند تا از وسوسه دور بماند. ماکوفکینا از این عمل شگفت‌زده می‌شود و صبح روز بعد، با عهدی برای تغییر زندگی‌اش، او را ترک می‌کند. 

یک سال بعد، او به یک صومعه می‌پیوندد و شهرت پدر سرگی به عنوان فردی مقدس و شفا دهنده در بین مردم می‌درخشد. زائران از دور و نزدیک برای دیدن او می‌آیند، اما او همچنان از ناتوانی‌اش در رسیدن به ایمان واقعی رنج می‌برد. بی‌حوصلگی، غرور و شهوت، همواره در دلش ساکن بودند.

بار دیگر که در بوته آزمایش قرار می گیرد و تاجری دخترش را برای شفا گرفتن نزد او می آورد. اما این بار پدر سرگی نمی تواند سر بلند از این آزمایش بیرون بیاید. صبح روز بعد، او صومعه را ترک می‌کند و به دنبال پاشنکا، دختری که سال‌ها پیش او و دوستانش به او آزار رسانده بودند، می‌گردد. او پاشنکا را می‌یابد؛ زنی که به نظر می‌رسد در زندگی شکست خورده، اما با حس خدمت به خانواده‌اش پر شده است.

پایان سردرگمی

مسیر او اکنون روشن‌تر می‌شود. او به سرگردانی ادامه می‌دهد تا اینکه بعد از هشت ماه در کنار یک گدای نابینا دستگیر می‌شود. این گدا او را به خدا نزدیک‌تر می‌کند و در نهایت، سرنوشت او به سیبری می‌انجامد، جایی که به عنوان کارگر یک کشاورز ثروتمند مشغول به کار می‌شود و به آموزش کودکان آن کشاورز و کار در باغ‌ها می‌پردازد.

و این‌گونه است که داستان زندگی شاهزاده استپان کاساتسکی، از اوج امید تا اعماق تنهایی و رستگاری، همچنان ادامه پیدا می‌کند.

ترجمه فارسی رمان پدر سرگی

این کتاب توسط خانم مهناز صدری به زبان فارسی ترجمه شده و در سال ۱۳۸۶ توسط انتشارات نسیم دانش منتشر گردیده است. ترجمه‌ی مهناز صدری نه‌تنها از نظر وفاداری به متن اصلی، بلکه از لحاظ روانی و شیوایی زبان نیز مورد تحسین قرار گرفته و به عنوان بهترین ترجمه‌ی موجود از این اثر شناخته می‌شود. دلیل آن هم تسلط خانم صدری به زبان روسی و ترجمه از متن اصلی اثر است. این ترجمه به طوری انجام شده که خواننده به راحتی می‌تواند با مفاهیم و موضوعات مطرح‌شده در متن اصلی آشنا شود و از مطالعه‌ی آن لذت ببرد. 

علاوه بر ترجمه‌ی مهناز صدری، سروش حبیبی نیز این اثر را به زبان فارسی ترجمه کرده است. ترجمه‌ی او توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است. 

ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد