کالیمبا
کالیمبا
کالیمبا، که به عنوان «پیانوی انگشتی» یا «thumb piano» نیز شناخته میشود، یکی از قدیمیترین و دلنشینترین سازهای آفریقایی است که با صدایی نرم، زنگدار و آرامشبخش، از نسلهای گذشته تا دنیای مدرن، پلی بین سنت و نوآوری زده و در موسیقیهای سنتی، فولک، پاپ و حتی مدیتیشن جایگاه ویژهای پیدا کرده. این ساز کوچک و قابل حمل، با سادگی نواختنش، برای مبتدیان ایدئال است و میتواند ملودیهای پیچیدهای را با انگشتان شست خلق کند، در حالی که ریشههای عمیق فرهنگیاش آن را به نمادی از ارتباط با اجداد و طبیعت تبدیل کرده.
تاریخچه کالیمبا
تاریخچه کالیمبا به هزاران سال پیش در آفریقا بازمیگردد، جایی که قدیمیترین نمونههای آن حدود ۳۰۰۰ سال قدمت دارند و از مواد طبیعی مانند بامبو یا کدو ساخته میشدند، در حالی که نسخههای فلزیتیغهدار حدود ۱۳۰۰ سال پیش در منطقه زامبزی (زیمبابوه امروزی) ظاهر شدند. این ساز، که در فرهنگهای مختلف آفریقایی با نامهایی مانند mbira در میان قبیله شونا، likembe در کنگو یا sanza در کامرون شناخته میشود، بخشی جداییناپذیر از آیینهای مذهبی، داستانگویی و جشنهای قبیلهای بود و اعتقاد بر این است که خدایان باستانی آن را به مردم آفریقا هدیه دادند تا قبایل از طریق موسیقی با هم ارتباط برقرار کنند و افسانهها را حفظ نمایند. اولین مستند اروپایی از کالیمبا در سال ۱۵۸۶ توسط مبلغ پرتغالی پدر دوس سانتوس ثبت شد، که از یک مدل ۹-نوتی با صدای «شیرین و هماهنگ» در کاخهای آفریقایی سخن گفت، جایی که نوازندگان ناخنهای شستشان را بلند نگه میداشتند تا تیغهها را بهتر بچرخانند. در قرن نوزدهم، با تجارت برده و مهاجرت، کالیمبا به آمریکای لاتین و کارائیب رسید و در کوبا به marimbula تبدیل شد، اما محبوبیت جهانیاش در قرن بیستم با تلاش هیو تریسی (Hugh Tracey)، اتنوموزیکولوژیست بریتانیایی، شکوفا شد؛ او که در دهه ۱۹۲۰ به رودزیا (زیمبابوه فعلی) رفت، هزاران ضبط از موسیقی آفریقایی جمعآوری کرد و در سال ۱۹۵۴ نسخه مدرنی از mbira را با کوک غربی diatonic (بر اساس گام دو ماژور) معرفی کرد تا برای مخاطبان غیرآفریقایی قابل دسترس باشد. از آن زمان، کالیمبا در جنبشهای فولک دهه ۱۹۶۰ آمریکا، موسیقی جهان و حتی انیمیشنهایی مانند «پری دریایی» والت دیزنی (در ترانه «زیر دریا») جای گرفت و امروزه با نسخههای دیجیتال و هیبریدی، در استودیوهای مدرن و کنسرتهای زنده استفاده میشود، در حالی که سازمانهایی مانند یونسکو mbira را به عنوان میراث ناملموس بشری به رسمیت میشناسند.
وجه تسمیه کالیمبا مستقیماً از زبان بانتو در آفریقای جنوب صحرا گرفته شده، جایی که «ka-» پیشوند کوچککننده و «limba» به معنای تیغه یا زبان است، و به طور کلی به «چیزی با زبانهای کوچک» اشاره دارد که تیغههای فلزیاش مانند زبانهای کوچک ارتعاش میکنند. در فرهنگ شونا، mbira (که کالیمبا مدرن از آن مشتق شده) به معنای «آهنگ» یا «صدا» است و نماد ارتباط با ارواح اجدادی به شمار میرود. اروپاییها آن را thumb piano نامیدند تا سادگی نواختن با شست را برجسته کنند، اما نام کالیمبا که هیو تریسی در دهه ۱۹۵۰ محبوب کرد، استاندارد جهانی شده و در زبانهای مختلف، از انگلیسی تا فارسی، بدون تغییر استفاده میشود، هرچند در برخی مناطق آفریقایی هنوز نامهای محلی مانند karimba (نسخه کوچکتر) یا agidigbo (در نیجریه) رایج است.
ساختار
از نظر ساختار، کالیمبا یک ساز ایدیوفون (idiophone) است که صدا از ارتعاش خود بدنه تولید میشود و شامل یک صفحه چوبی توخالی (معمولاً از چوبهای رزونانسی مانند ماهون، گردو یا کوکهکوکو آفریقایی) به شکل مستطیل یا ذوزنقه با ابعاد حدود ۱۵-۲۰ سانتیمتر است، که تیغههای فلزی نازک (tines یا lamellae) از فولاد یا برنج با طولهای متفاوت (طولانیتر برای نتهای بم و کوتاهتر برای زیر) به صورت موازی و در دو ردیف (چپ برای باس و راست برای تربل) روی آن پیچ یا لحیم میشوند. تعداد تیغهها معمولاً ۷ تا ۱۷ است (مدل ۱۷-تیغه رایجترین برای کوک C ماژور)، و یک سوراخ کوچک در پشت صفحه برای تقویت رزونانس صدا وجود دارد؛ در مدلهای سنتی mbira، یک کدو بزرگ (deze) به عنوان رزوناتور اضافه میشود و پوستههای صدف یا مهره برای افکتهای ریتمیک استفاده میگردد. اجزای کلیدی شامل میلههای نگهدارنده تیغهها، پیچهای کوک (برای تنظیم دقیق pitch) و گاهی حکاکیهای تزئینی روی چوب است. نسخههای مدرن از مواد متنوعی مانند آکریلیک یا بامبو ساخته میشوند و حتی مدلهای الکتریکی با پیکآپ برای اتصال به آمپلیفایر دارند، اما اصل ساختار سادهاش اجازه میدهد با ابزارهای ابتدایی ساخته شود و کشش تیغهها تا ۱۰-۱۵ کیلوگرم نیرو تحمل کند.
نحوه نواختن
نحوه نواختن کالیمبا بسیار intuitive و بدون نیاز به سالها تمرین پیچیده است، اما برای تسلط، تمرین مداوم لازم دارد. نوازنده ساز را با دو دست نگه میدارد، شست چپ و راست را روی تیغههای مربوطه قرار میدهد و با چرخاندن یا کشیدن شستها (و گاهی اشارهها برای هارمونیکها)، تیغهها را میلرزاند تا ارتعاششان توسط صفحه چوبی تقویت شود؛ نتها از چپ به راست صعودی هستند و برای ملودیهای ساده، الگوی right-left-right-left (مانند ۱-۳-۵ آکوردهای مدال) ایدئال است. تکنیکهای پایه شامل plucking نرم برای لگاتو، زدن سریع برای استاکاتو، و استفاده از ناخنهای بلند برای کنترل بهتر است؛ پدال یا اکشن پیچیدهای ندارد، اما کوک را میتوان با پیچها تغییر داد (معمولاً با tuner اپلیکیشن). یادگیری با مدل ۱۷-تیغه و نتنویسی عددی (۱-۲-۳ برای تیغهها) یا حروفی (C-D-E) شروع میشود، و قطعات ساده مانند «Twinkle Twinkle Little Star» یا آهنگهای ایرانی مانند «بارون اومد و یادم داد» از علیرضا طلیسچی، راه ورود خوبی هستند. برای پیشرفتهها، بداههنوازی، لایهبندی هارمونی و ترکیب با دیگر سازها (مانند گیتار یا وکال) ممکن است، و صدای آن با دینامیک ملایم (piano تا mezzo-forte) بیشتر برای سولو یا آکومپانیمان آرام مناسب است، هرچند در گروههای پرکاشن میتواند ریتمیک باشد.
نوازندگان معروف کالیمبا
در جهان، نوازندگان افسانهای کالیمبا تنوع فرهنگی ساز را نشان میدهند. در آفریقا، استفن ماروکوا (Stella Rambisai Chiweshe) ملکه mbira شونا بود که از دهه ۱۹۷۰ با آلبومهایی مانند «Mbira One» سنت را به صحنه جهانی برد و در آیینهای روحی نواخت؛ فومو (Fumo) از کنگو با likembe در موسیقی زائیرهای، و اپیفانی موندزی (Epifani Mwondero) از زیمبابوه با اجراهای ritualistic. در غرب، موریس وایت (Maurice White)، بنیانگذار Earth, Wind & Fire، از ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۶ کالیمبا را در فانک و جاز-فیوژن جاودانه کرد و الهامبخش میلیونها نفر شد؛ در فولک، بونی رییت (Bonnie Raitt) و در موسیقی جهان، توماس ماپفومو (Thomas Mapfumo) با «Chimurenga music» انقلابی ایجاد کردند. نوازندگان معاصر مانند پرنس امانوئل (Prince Emmanuel) با آلبومهای تجربی، یا مایکل فاولر (Michael Fowler) که تورهای جهانی دارد، و حتی در پاپ، استفاده از آن در آهنگهایی مانند «Memories» از Maroon 5 یا «Game of Thrones» theme، آن را زنده نگه داشتهاند؛ همچنین، در مدیتیشن، نوازندگانی مانند راجیش بھاگوانداس (Rajesh Bhagwandas) از هند، آن را برای healing به کار میبرند.
در ایران، کالیمبا به عنوان ساز آفریقایی نسبتاً جدید (از دهه ۲۰۱۰ با فروشگاههای آنلاین مانند کالیمبا ایران و رمیدو) محبوب شده و بیشتر در موسیقی پاپ، فیوژن و آموزش آنلاین رواج دارد، هرچند نوازندگان سنتی معروفی ندارد و بیشتر به عنوان ابزار آرامشبخش یا همراه گیتار استفاده میشود. مجید اسلامی، بنیانگذار برند رمیدو (اولین تولیدکننده حرفهای کالیمبا در ایران)، با پژوهش در ساخت مدلهای چوبی محلی، نقش کلیدی در معرفی و تولید داخلی داشته و ویدیوهای آموزشیاش هزاران نفر را به نوازندگی ترغیب کرده.
کالیمبا نه تنها صدایی جادویی تولید میکند، بلکه دعوتی است به کاوش در ریشههای انسانی از طریق موسیقی ساده، و با پتانسیل بیپایان برای خلاقیت، از آیینهای آفریقایی تا استودیوهای تهران، همچنان در حال گسترش است.