گیتار جاز
گیتار جاز
گیتار جاز، مثل یک نقاش چیرهدست در میان نوازندگان گروه، با قلمموی آکوردها و رنگهای هارمونیک، فضای موسیقی را رنگآمیزی میکند؛ نه جلوتر از ساکسیفون میایستد، نه عقبتر از پیانو، بلکه در دل بافت صوتی مینشیند و با هر ضربه، عمق و گرما میبخشد.
نحوه نواختن
نوازنده جاز معمولاً روی صندلی مینشیند، گیتار را روی پای راست میگذارد تا بدنه کاملاً آزاد باشد و رزونانس طبیعیاش بیرون بیاید. دست راست با پیک ضخیم و گرد (معمولاً ۱.۰ تا ۱.۵ میلیمتر) یا گاهی فقط با انگشتان، آکوردهای چهارصدایی، پنجصدایی و حتی ششصدایی را مینوازد؛ تکنیک اصلی «کامپینگ» است؛ یعنی زدن آکوردها در جاهای نامنظم ریتم، گاهی با ماتینگ (خفه کردن با کف دست) و گاهی با رها کردن کامل تا فضا برای سولویست باز بماند. در سبکهای قدیمیتر، مثل سوئینگ، «والکینگ باس» با شست و اشاره دست راست خط باس را میسازد و ملودی را همزمان روی سیمهای زیر نگه میدارد. دست چپ آکوردهای پیچیده را در پوزیسیونهای بالا میگیرد و با تکنیک «کورد ملودی» هم آکورد میزند، هم ملودی را روی سیمهای بالایی مینوازد. کوک استاندارد E-A-D-G-B-E است، اما سیمها ضخیم و تخت (flatwound) هستند تا صدای زنگدار و نویز نداشته باشند و انگشت راحتتر بلغزد.
اجزای اصلی
بدنه معمولاً توخالی (full hollow-body) یا نیمهتوخالی (semi-hollow) است و دو سوراخ f شکل دارد، درست مثل ویولن. چوبهای گرم و رزونانسدار مثل افرا لمینتشده برای پشت و کنارهها، و صفحه رویی از صنوبر یا افرا حکاکیشده استفاده میشود. پیکاپها هامباکر (دو کویله) هستند تا نویز ۶۰ هرتز را حذف کنند و صدایی چرب، گرد و پر از میانی بدهند. خرک شناور (floating bridge) یا تونپروس با تیلپیس فلزی دارد تا ارتعاش به بدنه منتقل شود. دسته پهن و گرد است، فینگربورد اغلب از ابونی یا رزوود با اینلِیهای بلوکی، تراپزوئید یا مروارید. کنترلها شامل دو ولوم، دو تون و سوئیچ سهحالته یا پنجحالته پیکاپ است. سیمها گیج سنگین (۱۲-۵۲ یا ۱۳-۵۶) و تخت هستند تا صدای نرم و پایدار بدهند. آمپلیفایر جاز معمولاً تیوب (مثل آمپکو یا پلیتون) با اسپیکرهای ۱۲ یا ۱۵ اینچی است تا فرکانسهای میانی گرم و بمها کنترلشده بمانند.
نوازندگان معروف
جنگو راینهاردت با دو انگشت سوخته و گیتار سلمر ماکافری، جاز کولی را اختراع کرد و با آکوردهای سهانگشتیاش، هنوز معلم همه است. وس مونتگومری با شست دست راست، اکتاوها، آکوردهای بلوکی و خطوط ملودیک روان، جاز را به اوج احساس برد و آلبوم «The Incredible Jazz Guitar» هنوز مرجع است. جو پس با گیتار تکنفره، استاندارد سولوی جاز را گذاشت و با آلبومهای «Virtuoso» نشان داد یک گیتار میتواند ارکستر کامل باشد. پت متنی با گیبسون ES-175 و افکتهای کوروس و دیلی، جاز فیوژن را به فضا برد و با گروه پت متنی، مرزهای ژانر را شکست. جورج بنسون با صدای آوازمانند، اسکَت (نواختن ملودی و آواز همزمان) و آلبوم «Breezin’»، جاز را به چارتهای پاپ رساند. در ایران، بابک امینی با گیبسون L-5 و نسترن آقاخانی با سبک وسمانند، استانداردهای جاز آمریکایی را با حس ایرانی اجرا میکنند.
در نهایت، گیتار جاز نه سازِ نمایش است، نه سازِ همراهی ساده؛ یک شریک گفتگوست که با هر آکورد، سؤال میپرسد و با هر نت، جواب میدهد. در دل شبهای دودی کلوبهای جاز، وقتی ساکس خاموش میشود، گیتار جاز هنوز دارد قصه میگوید.