ویولا
ویولا
ساز ویولا یکی از اعضای مهم خانواده ویولن در موسیقی کلاسیک غربی است که صدایی گرم، عمیق و میانی تولید میکند و اغلب نقش پل ارتباطی بین صدای بم ویولنسل و صدای زیر ویولن را ایفا میکند. تاریخچه آن به قرن شانزدهم میلادی در ایتالیای رنسانس بازمیگردد، جایی که سازندگان اولیه مانند آندریا آماتی در شهر کرمونا، ویولا را به عنوان بخشی از خانواده ویولنها (کنسورت ویول) برای اجرای موسیقی چندصدایی طراحی کردند. در ابتدا، ویولا در اندازههای مختلف ساخته میشد تا صدای تنور، آلتو و حتی باس را پوشش دهد، اما به تدریج اندازه استاندارد آن برای صدای آلتو تثبیت شد. در دوره باروک، آهنگسازانی مانند یوهان سباستین باخ و هنری پرسل قطعات اختصاصی برای ویولا نوشتند، هرچند اغلب نوازندگان ویولن شکستخورده به این ساز روی میآوردند. در قرن نوزدهم رمانتیک، با آهنگسازانی مانند برامس، برلیوز و شومان، ویولا جایگاه سولو گرفت و در قرن بیستم، با آثار پل هیندمیت و ویلیام والتون، به سازی مستقل و احترامبرانگیز تبدیل شد. امروزه در ارکسترهای سمفونیک، کوارتتهای زهی و موسیقی مجلسی، ویولا نقش کلیدی در هارمونی و ملودیهای داخلی دارد.
وجه تسمیه
ویولا از واژه ایتالیایی «viola» گرفته شده که به معنای ساز زهی یا ویول است و ریشه آن به لاتین «vitula» (به معنای سیم یا ساز زهی) بازمیگردد. در قرون وسطی، «ویولا» به خانوادهای از سازهای زهی با آرشه اشاره داشت که با ویولن مدرن متفاوت بودند، اما با ظهور خانواده ویولن در قرن شانزدهم، این نام برای عضو میانی حفظ شد تا از ویولن (کوچکتر و زیرتر) و ویولنسل (بزرگتر و بمتر) متمایز شود. در زبانهای دیگر، مانند آلمانی «Bratsche» (از واژه اسلاوی برای بازو) یا فرانسوی «alto»، به صدای آلتوی آن اشاره دارد که بین سوپرانو و تنور قرار میگیرد.
ساختار
از نظر ساختار، ویولا شبیه ویولن اما بزرگتر است، با طولی حدود ۶۵ تا ۷۰ سانتیمتر (بدنه حدود ۴۰ تا ۴۲ سانتیمتر) که این اندازه بزرگتر باعث تولید صدای عمیقتر میشود. بدنه از چوبهای مرغوب مانند افرا برای پشت و کنارهها، و صنوبر برای صفحه رویی ساخته میشود تا رزونانس حداکثری ایجاد کند. چهار سیم از جنس فولاد یا روده مصنوعی (معمولاً با پوشش نقره یا آلومینیوم) دارد که کوکشان یک پنجم پایینتر از ویولن است: دو، سل، ر و لا (از بم به زیر). خرک چوبی منحنی سیمها را نگه میدارد، آرشه از چوب پرنامبوکو با موی اسب ساخته شده و جعبه گوشی با چهار گوشی کوک دقیق در انتها قرار دارد. صفحه انگشتگذاری از چوب آبنوس است و بدون فرت، نوازنده با فشار انگشت نتها را تنظیم میکند. تفاوت اصلی با ویولن در اندازه کاسه طنینی و ضخامت سیمهاست که صدای ویولا را غنی و کمی خشن میکند.
نحوه نواختن
نحوه نواختن ویولا به این صورت است که نوازنده ساز را بین شانه چپ و چانه نگه میدارد (با استفاده از بالشتک شانه برای راحتی، زیرا بزرگتر از ویولن است) و با آرشه در دست راست به سیمها کشیده یا ضربه میزند تا صدایی پیوسته و احساسی تولید کند. دست چپ روی دسته حرکت میکند و با انگشتان اول تا چهارم نتها را فشار میدهد، در حالی که تکنیکهایی مانند ویبراتو، پیکاتو، لگاتو، اسپکاتو و دابلاستاپ (نواختن دو سیم همزمان) برای بیان دینامیک و رنگ صدا به کار میرود. کوک استاندارد اجازه اجرای هارمونیهای پیچیده در ارکستر را میدهد و نواختن آن نیازمند قدرت بیشتر در آرشهکشی است، زیرا سیمهای ضخیمتر مقاومت بیشتری دارند. ویولا اغلب ملودیهای ثانویه یا هارمونیهای داخلی را بر عهده دارد، اما در قطعات سولو میتواند عمق احساسی عمیقی منتقل کند.
از نوازندگان معروف ویولا در تاریخ میتوان به لیونل ترتیس انگلیسی (قرن بیستم) اشاره کرد که با تغییر طراحی ویولا به اندازه بزرگتر و نوشتن قطعات اختصاصی، ساز را از حاشیه به مرکز آورد. ویلیام پریمروز اسکاتلندی با تکنیک درخشانش در کوارتتها و سولوها شهرت یافت. در دوران معاصر، یوری باشمت روسی با اجراهای پرشور و رهبری ارکستر مجلسی، ویولا را به سطح ستارهای رساند. نوازندگان دیگری مانند کیم کاشکاشیان آمریکایی، تابیاس لیه آلمانی و آنتوان تامستی فرانسوی با ضبطهای کلاسیک و مدرن، ویولا را در موسیقی معاصر زنده نگه داشتهاند. در ایران نیز نوازندگانی مانند سیاوش ظهیرالدینی و اردشیر کامکار گاهی ویولا را در فیوژن با موسیقی ایرانی به کار بردهاند. ویولا با صدای مخملی و عمیقش، قلب هارمونیک موسیقی کلاسیک است و اغلب نادیده گرفته میشود، اما در عمقش زیبایی پنهان نهفته است.