کمانچه
کمانچه
کمانچه یکی از زیباترین و احساسیترین سازهای زهی آرشهای در موسیقی سنتی ایرانی است که صدایی گرم، انسانی و پرتحریر تولید میکند و اغلب با آواز و ملودیهای عرفانی همراه میشود. این ساز از دوران باستان ریشه گرفته و در طول تاریخ، به ویژه در دوره ساسانی و صفوی، در دربار پادشاهان و محافل عرفانی نواخته میشد. در نقشبرجستههای طاق بستان، تصاویر نوازندگانی با سازهایی مشابه کمانچه دیده میشود که نشاندهنده رواج آن در آیینهای زرتشتی است. در دوره اسلامی، با گسترش موسیقی مقامی، کمانچه توسط موسیقیدانانی مانند عبدالقادر مراغی در قرن چهاردهم توصیف شد و در دوره صفوی به سازی مرکزی در نقارهخانهها تبدیل گردید. در قرن نوزدهم، با ظهور مکتب موسیقی تهران، استادانی مانند میرزا عبدالله و آقا حسینقلی تکنیکهای نواختن آن را با ردیف دستگاهی هماهنگ کردند. در قرن بیستم، کمانچه با تلاش علیاکبر شاهی و حسن کسائی احیا شد و امروزه در موسیقی کلاسیک ایرانی، فولکلور مناطق مختلف و فیوژن جهانی جایگاه ویژهای دارد، هرچند در برخی دورهها به دلیل محدودیتهای فرهنگی به حاشیه رفت اما با اجراهای معاصر دوباره شکوفا شده است.
وجه تسمیه
کمانچه از ترکیب «کمان» (به معنای قوس یا آرشه) و پسوند کوچکساز «چه» گرفته شده که به آرشه کوچک و قوسیشکل ساز اشاره دارد، زیرا نواختن آن با کشیدن کمان موی اسب بر سیمها انجام میشود. در متون قدیمی، به آن «غژک» یا «رباب آرشهای» نیز میگفتند، اما نام کمانچه از دوره صفوی غالب شد و به ساختار منحصربهفرد آرشهایاش دلالت میکند که شبیه کمان شکار است اما برای تولید صدا به کار میرود.
ساختار
کمانچه بدنهای کروی یا گلابیشکل کوچک از چوب توت یا گردو دارد که کاسه طنینی آن با پوست نازک بره یا گوسفند پوشیده شده تا صدا را رزونانس دهد و کف آن باز یا با تخته نازک است. ارتفاع کلی ساز حدود ۵۰ تا ۶۰ سانتیمتر است، با دستهای بلند و باریک از چوب سخت که بدون پرده فلزی است و نوازنده با فشار انگشت نتها را تنظیم میکند. چهار سیم از جنس فولاد یا روده (در مدلهای قدیمی) و امروزه نایلون یا فلز دارد که کوکشان معمولاً لا-ر-لا-می یا بر اساس دستگاه تنظیم میشود. خرک چوبی کوتاه و منحنی سیمها را نگه میدارد و پایه فلزی یا چوبی در پایین برای تکیه بر زانو قرار دارد. آرشه از چوب پرنامبوکو یا مشابه با موی اسب ساخته شده و با رزین مالیده میشود تا اصطکاک لازم ایجاد کند. صفحه انگشتگذاری صاف است و آزادی زیادی در اجرای نتهای کروماتیک و میکروتونال میدهد.
نحوه نواختن
نوازنده ساز را به صورت عمودی بین زانو و سینه نگه میدارد (گاهی روی زانو مینشیند) و با آرشه در دست راست به سیمها کشیده یا ضربه میزند تا ملودیهای روان، تحریرهای شبیه آواز و ویبراتوهای عمیق اجرا کند. دست چپ روی دسته حرکت میکند و با انگشتان اول تا چهارم نتها را فشار میدهد، در حالی که تکنیکهایی مانند گليساندو، ویبراتو، پیکاتو، تحریرهای ظریف و مضرابهای آرشهای چپ و راست برای بیان احساسات دستگاههایی مانند شور، دشتی یا همایون به کار میرود. کوک بر پایه مقامهای ایرانی است و نوازنده میتواند با چرخاندن ساز یا تغییر فشار آرشه، رنگ صدا را دگرگون کند. صدای کمانچه بسیار حساس و نزدیک به صدای انسانی است و نواختن آن نیازمند کنترل دقیق تنفس، آرشهکشی و جلوگیری از نویز است، اغلب در تکنوازی، همراهی آواز یا گروهنوازی استفاده میشود.
نوازندگان مشهور
از نوازندگان مشهور کمانچه در تاریخ میتوان به علیاکبر شاهی (قرن نوزدهم، پدر کمانچهنوازی مدرن که تکنیکهای ردیف را تدوین کرد) و حسن کسائی (که کمانچه را با نی ترکیب کرد) اشاره کرد. در قرن بیستم، هادی منتظری، اردشیر کامکار و خصوصاً کیهان کلهر با اجراهای جهانی، فیوژن با موسیقی غربی و ضبطهای بینظیر مانند آلبومهای شب، سکوت، کویر، کمانچه را به سطح بینالمللی رساندند. نوازندگان دیگری مانند علیاصغر بهاری (با صدای عمیق و عرفانی)، سعید فرجپوری، مهدی باقری و صبا علیزاده (دختر علیزاده که در فیوژن مدرن فعال است) نیز شهرت دارند. کمانچه با صدای پراحساس و تحریرهایش، روح موسیقی ایرانی را به تصویر میکشد و در هر کششی، داستان عشق، غم و عرفان این سرزمین را روایت میکند.