تاریخ موسیقی
کتاب اخبار و اسناد قمرالملوک وزیری در مطبوعات دوران قاجار تا عصر حاضر و آرشیو اسناد ملی
تاریخ موسیقی
تاریخ موسیقی، روایت پیوستهٔ تلاش انسان برای بیان احساس، باور، قدرت و زیبایی از طریق صدا است، روایتی که از غارهای پارینهسنگی آغاز میشود و تا استودیوهای دیجیتال امروز ادامه دارد. نخستین نشانههای موسیقی در استخوانهای سوراخدار (فلوتهای ۴۳ هزار ساله در غارهای آلمان) و نقاشیهای دیواری دیده میشود، جایی که آوازهای آیینی و طبلهای پوستی، زندگی قبیلهای را همراهی میکردند. در تمدنهای باستانی، موسیقی بخشی از کیهانشناسی بود: در مصر باستان، برای خدایان نواخته میشد؛ در چین، با فلسفهٔ یین و یانگ و پنج نت پنتاتونیک هماهنگ بود؛ و در ایران پیش از اسلام، در دربار ساسانی، نوازندگان باربد با دستگاههای اولیه، شاهان را سرگرم میکردند.
در یونان باستان، موسیقی علم و هنر بود. فیثاغورس نسبتهای ریاضی نتها را کشف کرد و افلاطون آن را برای تربیت روح ضروری میدانست. با ظهور مسیحیت، سرودهای تکصدایی (گریگورین) در کلیساها شکل گرفت و در قرن نهم، نتنویسی اولیه با خطوط گیدو آرهتزو پدید آمد. قرون وسطی شاهد پلیفونی بود: ابتدا ارگانوم (دو صدای موازی) و سپس در مدرسهٔ نوتردام، آرس آنتیکوا با ریتمهای منظم. رنسانس، عصر طلایی آواز چندصدایی، با پالسترینا و جوزکین دپره، موسیقی را به اوج ظرافت رساند و نتنویسی مدرن را تثبیت کرد.
باروک (۱۶۰۰-۱۷۵۰) با اپرا آغاز شد: مونتهوردی در ایتالیا، درام را با موسیقی پیوند زد. باخ، هندل و ویوالدی فرمهایی مثل فوگ، کنسرتو و سویت را به کمال رساندند و ارکستر اولیه شکل گرفت. کلاسیک (۱۷۵۰-۱۸۲۰) تعادل و وضوح را آورد: هایدن سمفونی را ساختار داد، موتسارت اپرا و کنسرتو را جادویی کرد و بتهوون با سمفونی پنجم، مرزهای فرم و احساس را شکست. رمانتیک (۱۸۲۰-۱۹۰۰) بر فردیت تأکید کرد: شوبرت با لید، شومان با پیانو، برلیوز با ارکستر عظیم، واگنر با اپرای لایتموتیفی و چایکوفسکی با باله، موسیقی را به قلهٔ درام رساندند.
قرن بیستم انفجار بود. دبوسی با امپرسیونیسم، رنگ و هارمونی را دگرگون کرد؛ شونبرگ با آتونالیته و روش دوازدهصدایی، تونالیته را کنار گذاشت. استراوینسکی با «بهار مقدس» ریتم را به مرکز آورد و جاز، از نیواورلئانز، با لوئیز آرمسترانگ و دوک الینگتون، موسیقی عامه را جهانی کرد. پس از جنگ جهانی دوم، آوانگارد با کیج (سکوت و تصادف)، اشتاکهاوزن (الکترونیک) و مینیمالیسم (رایش، گلس) مرزها را محو کرد. همزمان، راک با بیتلز، پاپ با مایکل جکسون، هیپهاپ با توپاک و الکترونیک با کرافتورک، موسیقی را دموکراتیک کردند.
در ایران، موسیقی از دوران هخامنشی (با نقوش تخت جمشید) تا اسلامی، در دربار و مساجد زنده بود. پس از اسلام، با نظریهپردازانی مثل فارابی و صفیالدین ارموی، دستگاهها شکل گرفتند. صفویه اوج بود با نوازندگان دربار و ردیفهای اولیه. قاجار، با میرزا عبدالله، ردیف را نظاممند کرد. پس از انقلاب مشروطه، علینقی وزیری موسیقی را با غرب آشتی داد و روحالله خالقی ارکستر گلها را ساخت. پس از ۱۳۵۷، موسیقی پاپ ممنوع شد، اما سنتی با مشکاتیان و شجریان احیا شد و امروز، با هنرمندانی مثل همایون شجریان و کیهان کلهر، موسیقی ایرانی در جهان میدرخشد.
تاریخ موسیقی، تاریخ خودِ بشریت است: از طبل جنگ تا آواز عشق، از سرود مذهبی تا بیت رقص. هر دوره، با ابزارها، باورها و فناوریاش، صدایی تازه ساخته و ما را به این پرسش واداشته که بعدی چیست.