هارمونی
هارمونی
هارمونی در موسیقی بعد عمودی صدا را میسازد و از ترکیب همزمان چند نت یا آکورد تشکیل میشود؛ در حالی که ملودی خط افقی و ریتم بعد زمانی است، هارمونی عمق، رنگ و احساس را به موسیقی میافزاید. به بیان ساده، هارمونی مثل لایههای رنگ روی بوم نقاشی است که با هم ترکیب میشوند تا تصویری کاملتر بسازند.
هسته هارمونی آکورد است. آکورد حداقل از سه نت تشکیل شده که معمولاً با فاصله سوم روی هم قرار میگیرند. آکورد ماژور از سوم بزرگ و پنجم درست ساخته میشود؛ مثلاً آکورد دو ماژور شامل نتهای دو، می و سل است و حس استواری، شادی یا آرامش میدهد. آکورد مینور با سوم کوچک ساخته میشود؛ مثل لا مینور با نتهای لا، دو و می که حس غم، تردید یا رمزآلود ایجاد میکند. این دو نوع پایه تمام هارمونی غربی هستند.
آکوردهای پیچیدهتر با افزودن نتهای بالاتر ساخته میشوند. آکورد هفتم با اضافه کردن نت هفتم به آکورد سهتایی تنش بیشتری میدهد؛ مثلاً آکورد دومینانت هفتم (G7 در گام دو ماژور: سل، سی، ر، فا) قویترین حس حرکت به سمت تونیک را ایجاد میکند چون فاصله تریتون بین سی و فا ناپایدار است. آکوردهای نهم، یازدهم و سیزدهم در جاز و موسیقی مدرن کاربرد دارند و رنگ غنیتری میسازند. آکوردهای تعلیقی (suspended) با جایگزینی سوم با دوم یا چهارم حس معلق بودن میدهند و اغلب قبل از حل شدن به آکورد اصلی استفاده میشوند.
پیشرفت آکورد یا هارمونیک progression الگویی از حرکت آکوردها است. رایجترین آن I-IV-V-I است؛ در دو ماژور یعنی دو ماژور، فا ماژور، سل ماژور و بازگشت به دو ماژور. این پیشرفت در هزاران آهنگ پاپ، راک و بلوز استفاده شده چون حس کامل شدن میدهد. کادانس پایان یک عبارت هارمونیک است؛ کادانس کامل (V-I) قویترین حس پایان را دارد، کادانس نیمهتمام (IV-V یا ii-V) حس ادامه میدهد، کادانس پلگال (IV-I) حس آرام و کلیسایی دارد و کادانس فریبنده (V-vi) انتظار را به سمت مینور خویشاوند میبرد.
هارمونی میتواند دیاتونیک یا کروماتیک باشد. هارمونی دیاتونیک فقط از نتهای گام استفاده میکند و حس وحدت میدهد، در حالی که هارمونی کروماتیک از نتهای خارج از گام بهره میبرد تا رنگ، تنش یا مدولاسیون ایجاد کند. مثلاً در موسیقی رمانتیک، واگنر از آکوردهای کروماتیک برای ایجاد ابهام و جریان بیپایان استفاده میکرد.
در موسیقی ایرانی، هارمونی به شکل غربی کمتر دیده میشود چون موسیقی تکصدایی (مونوفونیک) یا هتروفونیک است، اما آکوردهای ضمنی در همراهی تار، سهتار یا سنتور وجود دارد. مثلاً در دستگاه شور، نتهای شاهد و ایست نقش تونیک و دومینانت را بازی میکنند و گوشهها تغییرات هارمونیک موقت میسازند.
صدادهی (voicing) نحوه چیدن نتهای آکورد است؛ آکورد بسته نتها نزدیک هم هستند، آکورد باز فاصله بیشتری دارند و حس فضایی میدهند. اینورسون آکورد با جابهجایی نت پایه تغییر میکند؛ مثلاً آکورد دو ماژور در حالت اول (دو-می-سل)، در اینورسون اول (می-سل-دو) و در اینورسون دوم (سل-دو-می). اینورسونها جریان ملودی باس را روانتر میکنند.
در جاز، هارمونی بسیار گسترشیافته است. آکورد ii-V-I پایه ایمپروویزیشن است و نوازندگان روی آن اسکیلهای مختلف مینوازند. جایگزینی آکورد (substitution) مثل استفاده از تریتون ساب (آکورد سه تریتون بالاتر از دومینانت) تنوع میآفزاید. در موسیقی پاپ مدرن، هارمونی اغلب ساده است اما با افزودن آکوردهای قرضی از گام موازی (مثل استفاده از آکورد مینور در گام ماژور) احساس تازهای میدهد.
برای یادگیری هارمونی، ابتدا آکوردهای ماژور و مینور را در همه گامها روی پیانو یا گیتار بنوازید. سپس پیشرفتهای ساده مثل I-vi-IV-V را تمرین کنید. گوش دادن به قطعات معروف کمک میکند؛ مثلاً در "Let It Be" بیتلز، پیشرفت C-G-Am-F حس امید میدهد. نرمافزارهایی مثل هوکتئوری یا میوزاسکور برای تجزیه آکوردها مفید هستند. در نهایت، هارمونی فقط قانون نیست؛ آهنگسازان بزرگ مثل باخ، شوپن یا استیوی واندر با شکستن قوانین، احساساتی خلق کردهاند که کلمات نمیتوانند توصیف کنند.