
یادی از استاد حسین میر خانی معنویت، راز تحرک هنر
مقدمه
بمناسبت فوت سید محمد حسین میرخانی، اسـتاد مـسلم هنر خوشنویسی ایران در بعد از ظهر روز دوشنبه یازدهم خردادماه، یک هزار و سیصد و شصت و یک
بیگمان میان هنرها، خط والاترین و ارزشمندترین و شاید بزرگترین اختراع بشر تا به امروز بوده است. ایـن هنر حیرتانگیز که توانسته است بار تفکر و تاریخ را بدوش کشد، طی قرون و اعصار، تحول و تکامل یافته و در عصر و زمانی ارزش و اعتبار خاص خود را محفوظ داشته است.
هنر خوشنویسی یکی از بزرگترین و ارزندهترین هنرهای اسلامی اسـت. خوشنویسی در ایران و دیگر کشورهای اسلامی طی سالهای بسیار این اعتبار و امتیاز را داشته که وسیله کتابت قرآن کریم بوده است. همچنین در بسیاری موارد دیگر خوشنویسی بعنوان«هنر» آن هم به دلیل قابلیتهای آن درساختن تصاویر زیبا کاربرد فرهنگی نیز داشته است. بنابراین ارزش و اهمیت خط نویسی تا آنحد است که یکی از اصیلترین هنرهای اسلامی بشمار میآید.
در ایران خوشنویسی حوزه وسیعی از هنر را در اختیار دارد، انواع گوناگون دارد و شیوهها و سبکهای خاص خود. تا قرن سوم هجری انواع خطوط منجمله خط کوفی رایج بود، اما در همین قرن خطاطی نخستین بار تحول و تغییر یافت. ابو علی محمد بن حسین بن مـقله، مـعروف به«ابن مقله» و ملقب به «قدوة الکتاب» از خط کوفی شش نوع خط دیگر اقتباس کرد که عبارتند از: محقق، ریحان، ثلث، نسخ، توقیع، رقاع که به اقلام سته شهرت دارد.
از ایـن پس خـط راه تکامل و تحول پیمود و به تـرتیب از تـلفیق در خـط نسخ، تعلیق، نستعلیق و بعدها شکسته نستعلیق هم پدید آمد. و همراه با این تحولات هنرمندانی نیز پیدا شدند که معروفترین آنها عـبارت بـودند از:مـیرعماد قزوینی، میرزا رضای کـلهر و میرزا غلامرضا اصفهانی که در خط نستعلیق، میرزا احمد نیریزی در خط نسخ، یاقوت المستعصمی و بایسنغر میرزا در خط ثلث، درویش عـبد الجـید و سـید گلستانه در خط شکسته، تبحر داشتند.
از میان این شیوهها نستعلیق را مـیتوان از نظر اصالت، زیبائی و کیفیت هنری، برترین دانست به همین دلیل عموما معیار ارزش کار خطاط را بیشتر در نستعلیقنویسی او میدانند.
استاد حسین میرخانی؛ احیاگر نستعلیق و معلمی بیمانند
مـرحوم سـید حـسین میرخانی بن مرتضی- الحسینی به اتفاقنظر خط شناسان یکی از خوشنویسان مسلم مـعاصر در خـط نستعلیق، و از مفاخر هنر خط ایران در روزگار ما بود. میرخانی در سال 1286 شمسی در تهران بدنیا آمد. پدرش مرحوم آقـا سـید مـرتضی برغانی نیز از خوشنویسان معروف عصر خویش و از شاگردان میرزا محمد رضا کلهر(قـدوة الکـتاب) بـود. مرحوم میرخانی نزد پدرش تعلیم خط را آغاز کرد و از یازده سالگی به کار کتابت پرداخت و در تـحریر ریـز و درشـت نستعلیق به مهارت رسید.
استاد میرخانی چهل و پنج سال از هفتار و پنج سال عمر خـود را صـرف اعتلای هنر خوشنویسی و تعلیم و تدریس آن به علاقه مندان کرد. او به حکم ذوق و عـلاقه بـه ایـن هنر، سمت استادی کلاسهای آزاد خوش نویسی فرهنگ و هنر و انجمن خوشنویسان ایران را بعهده گرفت و شـاگردان بـیشماری را تعلیم داد، بدون تردید وجود شاگردان فراوان آن بزرگمرد هنر در اعتلای این هنر و کاربرد اسـلامی آن و نـیز حـفظ این ودیعه بسیار گرانبها مؤثر بوده و خواهد بود.
درباره محاسن اخلاقی و شیوه خاص او در تدریس بسیار گـفتهاند: علی راهجیری یکی از شاگردان او میگوید: «آن مرحوم زحمات فراوانی در راه تعلیم خط بـه هـنرجویان مـتحمل شد و از نظر تربیت سریع و دقیق شاگردان فراوانی داشت، استاد و معلمی بیمانند بود. ازاین رو وی یکی از مـظاهر بـا ارزش در خـط و اشاعه خط به شمار میرود. در نهاد او وارستگی، خاکساری، بزرگواری نیکمنشی، خیرخواهی، حـس مـحاوره، حسن فطرت و دهها خصلت نیک دیگر را به ودیعه گذاشته بودند».
آثار استاد حسین میرخانی
مرحوم میرخانی کتابهای بسیاری با خـط خـوش تحریر کرده است که از آنمیان میتوان به بسیاری از کتابهای درسی اشاره کـرد. اما مهمترین کار استاد در زمینه کتابت دو قرآن اسـت کـه بـه خط تستعلیق نوشته شده: اولی در سال 1323 و دیگری در سـال 1328، کـتابت قرآن دوم که در قطع بزرگتری به چاپ رسیده است، مدت 5 سال به طول انـجامید. ایـن قرآن به خط درشتتر از کتابت تـحریر شده اسـت. راهـجیری دربـاره این دو نسخه قرآن میگوید: «دو نسخه قـرآن کـریم به خط نستعلیق پدیدهای نو و از ابتکارات جالب و از اهم آثار خطی و از لطایف صـنعت و بـدایع هنر خط در این عصر محسوب مـیگردد و از استقبال شایان توجه اربـابان هـنر همواره برخوردار بوده است»
مـیرخانی بـه پاس نگارش قرآن کریم موفق به دریافت نشان هنری از وزارت فرهنگ سابق و دانشگاه اسلامی «الازهـر» شـد.
اساتید استاد حسین میرخانی
مرحوم میرخانی در خطاطی از دو استاد بـزرگ خـط «مـیرزا رضای کلهر» و «عماد الکـتاب» تاثیر بسیار گرفت. ایـن دو اسـتاد که اولی صد سال پیش و دومی پنجاه سال قبل رخت از جهان بربستند، از بزرگترین استادان خط نستعلیق در دوران اخـیر بـودهاند. میرخانی تـوانست جـنبههای مـثبت کار این استادان را اخـذ کند و با روش خاص خود بیامیزد و شیوه تازهای خلق کند.
ویژگی مهم در کار اساتید خـط «کـلهر و عماد الکتاب» سادهکردن شیوههای خط نـستعلیق بـود. او هـمچنین از عـماد الکـتاب اسلوب نگارش را مـوردنظر قـرار داد که طبق آن کار در کوتاه ترین مدت به نتیجه میرسید، بهخلاف قدما که کارشان سالها به طـول مـیانجامید میرخانی با استفاده از این دو شیوه و افزودن ذوق و ابـتکار خـود، شـیوه خاصی بوجود آورد که امروز برای اهل فن آشنا است و به همین دلیل او را صاحب سبک میدانند.
اما جز شیوه نگارش، میرخانی صاحب شیوهای خاص نیز در تعلیم و تدریس خط به شاگردان بـود، شیوهای مبتنی بر ایجاد و حفظ ارتباطی معنوی و اخلاقی میان معلم و شاگرد شیوهای که میرخانی با آن توانست در مدت سی سال تدریس خط بیش از پانصد شاگرد تربیت کند.
شیوه تدریس استاد حسین میرخانی
در مورد شیوه تدریس او اسـتاد غلامحسین امیرخانی، از شاگردان آن مرحوم میگوید: «او در تربیت شاگرد توفیق بسیار داشت و به همین دلیل بیشترین تعداد شاگرد در خوشنویسی نیز از آن استاد میرخانی بود. در مدت سی سال که به کار تعلیم خط اشـتغال داشـت همیشه شاگردانش را که امروز بهترین خطاطان هستند مورد تشویق قرار میداد و چون در تعریفها و تشویقهای او خلوص و صمیمیت و محبت وجود داشت، همه ذوق و شوق دیدارش را داشـتند و ایـن نکته از نظر روانی به شـاگردان اتـکاء به نفس میداد. ضمن اینکه استاد تجربههائی را نیز از نظر فن کار در این فضای معنوی بهتر میآموخت».
چنانکه گفته شد سرآمدان خطاطان امروز همه شـاگردان و دسـتپروردگان استاد میرخانیاند و از میان آنـها مـیتوان غلامحسین امیرخانی، کیخسرو خروش، فتحعلی واشقانی، محمد احصائی، رضا مافی، محمد سلحشور، سعید شمس انصاری، ناصر جواهرپور، هادی حاج آقا جانی، نصرالله افجهای، علی راهجیری، اویس وفسی، حسن آهـنگران و... را نـام برد.
مرحوم میرخانی، قطعهنویس نبود و بنا به طبیعت و میل خود بیشتر به کتابت علاقه نشان میداد، به همین دلیل از او قطعات خوشنویسی زیادی باقی نمانده است و همان هم که باقیمانده بـطور پراکـنده در نزد دوسـتان و آشنایان و شاگردان اوست چرا که قطعات خوشنویسی او اغلب به خواهش آشنایان نوشته شده است و نه بعنوان کـار اصلی او.
اما باوجود این بعد از دو نسخه قرآن کریم که از شاهکارهای او اسـت بـاید از دو قـطعه نیز یاد کنیم که اهمیت بسیار دارند این قطعات دو قصیده با نامهای قرآنیه و خاتمیه اثر طبع مـرحوم «الهـی قمشهای» است که اولی در مدح رسول اکرم(ص) و دومی در مدح حضرت علی(ع) سروده شده اسـت. ایـن قـطعات نیز به خط نستعلیق است.