%10
نستعلیق، جواهر پارسی
اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آدرس کوتاه شده‌ی صفحه:

نستعلیق، جواهر پارسی

مؤلف و خوشنویسی آثار: استاد جواد بختیاری
پیشگفتار: شروین وکیلی
شابک: 6-187-306-964-978
قطع کتاب: رحلی
تعداد صفحه: 216
زبان: فارسی
نوبت چاپ: 1
نوع جلد: جلد سخت
نوع کاغذ: گلاسه
کد کالا: 545
ویژه
650,000 585,000 تومان
پشتیبانی
پشتیبانی

پشتیبانی کامل در ساعات اداری

جامع ترین سایت محصولات خوشنویسی

 ارسال به سراسر
ارسال به سراسر

ارسال به سراسر کشور

نستعلیق، نماد هنر ایرانی

هنر، تاریخی کهن دارد و به زمانی برمی‌گردد که انسان اولیه با استفاده از حواس و اندامش، نحوه ارتباط با هم‌نوعان خود را فرا گرفت. نخستین هنر انسان اولیه، بی‌شک فهماندن مقاصد خویش به‌وسیله حرکات و اصوات نامفهوم بود، که رفته رفته دارای مفهوم و مصداق و مابه‌ازایی در خارج از مغز انسان شد، که سرانجامِ آن سخنگویی بود. استفاده از شاخه‌ها و چوب‌های مُجَوّف مقدمه‌ای برای پیدا شدن آلات موسیقی شد و به همین روال نقاشی و نگارش، از خطوط و نقوش اولیه حاصل آمد و مجموعه این‌گونه فعالیت‌ها موجب نضج گرفتن هنرهایی شد که امروز هیچ‌کدامشان قابل مقایسه با روزگاران نخستین خود نیستند.

رنگ‌ها، خط‌ها، حجم‌ها و صداها در طبیعت به‌گونه‌ای وجود داشتند و انسان همه اینها را به شکل خاص خود موجودیت بخشید و نیروی بیان هنری آنها را کشف کرد و حواس عادی پنجگانه خود را در گذر زمان به احساس‌های هوشمند و متفکر بدل کرد و همین امر به گسترده شدن دامنه انعکاس حیات در شعور انسانی تأثیر عمیق و شگرف گذارد.

هنرهای مختلف، گو این‌که از ریشه‌های واحد منشعب شده‌اند، در گذر زمان تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی متحول شده‌اند و با این‌که زیر نفوذ یکدیگرند، مع‌ذالک به گونه‌گونی رسیده‌اند؛ که بر اساس قالب‌ریزی و پرنسیپ‌ها و ویژگی‌های کاربردی‌شان نوع‌بندی شده‌اند. بدین ترتیب، هنرهایی هستند که از حجم و خط و رنگ به‌وجود می‌آیند و دارای شکل عینی هستند و جای مشخصی در چشم دارند و نمی‌توان آنها را بی‌مکان درک کرد، و از این‌رو این‌گونه هنرها را هنرهای مکانی یا پلاستیک می‌نامیم، مانند: معماری، پیکر تراشی و نقاشی.

در مقابل هنرهایی هستند که بر اساس آهنگ و صدا به‌وجود می‌آیند و انسان آنها را به‌واسطه گوش درک می‌کند و جاری در زمانند و آیین کارشان توالی است. این هنرها نیازمند زمان هستند نه مكان؛ از این‌رو این هنرها را هنرهای فونتیک می‌نامیم. موسیقی و ادبیات از زمره هنرهای زمانی می‌باشند. هنرهایی نیز داریم که هم محتاج مكان و هم نیازمند زمان هستند؛ مانند تئاتر، سینما و به‌گونه‌ای خوشنویسی، که این هنرها را هنرهای ترکیبی می‌نامیم.

هنرها علیرغم گونه‌گونی در یک انگیزه مشترک هستند و آن ایجاد والاترین مسرت انسانی -که همان زیبایی و واکنش زیباشناسانه است- و محمل کوشش انسان برای غنا بخشیدن به موجودیت خویش است.

انسان، هستی و استعداد و شعور خود را صَرف بر انگیختن و سرشار کردن احساسی می‌کند که خود آن‌را تجربه کرده و به یاری رمزهای زیبایی‌شناختی و نمادهای هنری معروف، آن احساس را به دیگران انتقال می‌دهد و با جاذبه زیبایی بر عمقِ تأثیر خویش می‌افزاید. زیبایی کیفیتی است که کلیه فرهنگ‌ها و جوامع بشری به حضور آن نیازمندند و ضرورتی قطعی برای آن قائلند.

با نگاهی به تاریخ هنرها در دوره‌های مختلف، متوجه گرایشات و مکاتب و سبک‌های گوناگون در رشته‌های هنری می‌شویم که بی‌شک معلول ساختار‌های فرهنگی و تعلقات مذهبی و قومی و تأثیرات اقلیمی و نیازمندی‌های عاطفیِ جوامع بشری است که همین امر باعث تفاوت در معیارهای زیبایی‌شناختی و نوع عملکرد فعالیت‌های هنری آنان شده است. در عین حال و در نتیجه تماس با زمان و مکان، تَصَوری گوناگون از زیبایی نزد هر کدام حاصل می‌شده است.

از سده‌های نخستین پیدایش بینش و فرهنگ اسلامی و توصیه بر عدم تقلید از جهان محسوس و این‌که هنرها می‌توانند مشروط به انگیزشی از سوی جهان بیرونی نباشند، توجه از استعاره‌های جهان بیرونی به جهان درونی انتقال یافت و این امر موجب گرایش هنرمندان به سمت انتزاع در هنر و دوری از بازنمایی طبیعت و تفسیر عارفانه از جهان هستی شد.

در آن زمان، خط به خاطر ضبط کلام قرآنی و گفتار بزرگان علم و ادب، بهترین زمینه برای پرورش این طرز تلقی از هنر بود و محملی گشت تا ذوق و نبوغ و خلاقیت هنرمندان، زمینه متمرکزتری برای بروز پیدا کند. خطوط معمولی و ساده با پردازش و بهره‌گیری از قواعد زیباشناختی توسط هنرمندان، منتج به نظامی از سطوح تخت و دوبعدی شد که متشکل از خطوط و دوایر و فرم‌های متناسب و قانونمند بود و موجب شد که شكل خطوط به عنوان یک واقعیتِ هنریِ قائم به ذات و به خودی خود زیبا و دارای یک ساختمان مستقل و نه برگرفته از شکل عناصر طبیعی، جلوه یابد و  ساختمان درونی و رمزآمیزی را در نظمی از هماهنگی، توازن، تناسب و ترتیب سیستماتیکِ اجزا به وجود آورد؛ که خوشنویسی نام گرفت.

می‌دانیم که تحول هنرها و رشد کیفی و کمی آنها، به‌طور کلی از راه شهود و مکاشفه به‌دست می‌آید و نه از طریق فکر و استدلال؛ و بیان آن غنایی و تغزلی است نه علمی و فلسفی. ولی یک ویژگی، هنرهای ایرانی را از دیگر هنرها متمایز می‌کند، چرا که در عین داشتن کیفیات یادشده، پروسه شکل گیری آنها در بستر پیچیده‌ترین و اساسی‌ترین معیارهای زیبایی شناختی متكامل و متعالی شده است، به‌طوری که در تحلیل آنها، به روابط و تناسبات بسیار دقیق و اعجاب آوری بر می‌خوریم که موجب شگفتی و تحیّر می‌شود.

روحیات و احساسات زیباشناسانه‌ی هنرمندان در انتخاب تناسبِ اجزای آثار خویش، به‌طور غریزی بر اساس تناسبی استوار شده است که نویسندگان عصر رنسانس آن‌را تناسب ایزدی و در قرن نوزدهم آن‌را تقسیم طلایی نام نهاده‌اند.

نگارنده در بررسی و مطالعات تحلیلی خود درباره هنرهای ایرانی، به‌ویژه نستعلیق، موفق به درک مطابقت نسبت اجزا و تناسبات کلی نستعلیق با تقسیم طلایی شد و طی بحث‌های تفصیلی در مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی، ابعاد گوناگون آن به آگاهی جامعه هنری رسانده شده است.
نکته قابل تأکید این است که خوشنویسان واضع نستعلیق، یقیناً از قواعد ریاضی و هندسی تناسب طلایی آگاهی نداشته‌اند و به شکل غریزی و ذوقی و ناخودآگاه آن را مبنای کار خویش قرار داده‌اند که همین امر موجب ارزش و شأنِ افزون و مضاعف هنر خوشنویسی است.

شاید در هیچ هنری به اندازه نستعلیق، تناسب طلایی، حضوری بنیادین نداشته باشد، همان‌طور که در ترکیب اجزا و نظم و تناسب کلمات، موقعیت سطرها و ارتباطات مرئی و نامرئی بین حروف و كلمات، سطر‌ها و مجموعه‌ای بیکران از ظرایف و گوشه‌های خط، شاهد حضورش هستیم.

حال با توجه به این‌که اساساً هنر خوشنویسی یک واقعیت قائم به ذات است و به عنوان یک نظم هندسی کاراکتری دارد که تقليد هيچ فرم یا پدیده عینی دیگری در طبیعت نیست و این کیفیت همان‌طور که اشاره شد در بستر خلاقیت و روش بینش انتزاعی هنرمندان حاصل آمده و با عنایت به وجود نسبت طلایی در بنیاد آن، می‌توان ادعا داشت که خط نستعلیق جلوه‌ی ناب هنر انتزاعی است.

از وجوه بارز نستعلیق، وجه موسیقایی آن است. خوشنویس برای رسیدن به این کیفیت، باید در کنار داشتن حافظه تصویری قوی، سال‌ها تمرین و ممارست را متحمل شده و با انتخاب ابزار مناسب در اجرای حروف و کلمات، موفق به ایجاد سایه‌روشن‌های پاک و صیقل خورده و بدون خللی گردد که توسط رانش یکدست و پرصلابت و شجاعانه قلم حاصل می‌آید و با احساس به این‌که تنها يکبار فرصت اجرا دارد و مجاز به تکرار و يا آرایش و پیرایش نوشته خود نیست، خلوص و پاکی را در سرشت هنر خود متجلی ‌سازد.

ایجاد ماهرانه فرم‌های متناسب و جلوه‌ی سایه‌روشن‌ها، حرکت درونی و هیجان انگیز و دینامیسم نهفته در خط را جلوه‌گر می‌سازد و چشم را در فراز و نشیب‌ها و گوشه‌های پر رقص خود به دنیای سحرآمیز و راز‌گونه‌اش می‌کشاند و تأثیری از طریق دیدگان بر جان و دل می‌گذارد که موسیقی از طریق گوش و حس شنوایی.

به‌طور کلی، هنرها قابل انتقال در یکدیگرند؛ مانند ادبیات که در مطالعه یا استماع، موجب ایجاد تصورات در دیگر هنرها می‌شود؛ یعنی در عالم خیال، چشم و گوش را به کار می‌اندازد. به همین قیاس، اثر خوشنویسی نیز احساس شنیدن یک قطعه موسیقی به دست می‌دهد و جلوه دیگری از ارزش‌های هنر خوشنویسی -که موسیقیِ فرم است- را آشکار می‌سازد.

خط، شکل مکتوب کلام است و انتقال مفاهیم به صورت فرمِ عینی، ماهیت اصلی خط و خوشنویسی است. ظرفیت بیکران ترکیب و تنظیم کلمات و حروف و اجزای استادانه آن و تأکید خوشنویسان در انتخاب مفاهيم والای انسانی، به هنرشان و منزلتی خاص بخشیده است.
در طی سالیان، قالب‌های متعددی برای ترکیب کلمات و حروف ایجاد شد و هنرمندان، متون ادبی و علمی و اشعار زیبا را در قالب‌هایی چون کتابت، چلیپا، سیاه مشق، کتیبه و ... می‌نگاشتند.

خوشنویسان با وفاداری به اصول این قالب‌ها، آثار بسیار بدیع و زیبایی خلق کرده‌اند که اغلب آنها توسط هنرمندان تذهیب کار مزین به نقش و نگارهای فریبا و چشم نواز شده و جلوه‌ی افزون‌تری یافته است.

زمینه‌ی دیگری که امکان گسترده‌تری برای بیان احساس هنرمندانه ایجاد می‌کند، آمیختگی خط با رنگ یا حجم در پیوند با ادبیات است. بیکرانگیِ بیانِ احساس در رنگ و تأثیرات عظیمِ بصریِ حجم در تلفیق با خط و تشکّل این عوامل در کمپوزیسیون‌های قوی به قصد انتقال احساس هنرمند، مرزهای بسیار وسیعی به روی هنر خوشنویسی باز می‌کند و از تکراری که گاه به خاطر دلبستگی مفرط به فرم‌ها و قالب‌های کلاسیک و سنتی حاصل می‌شود، دور کرده و زمینه را برای بروز خلاقیت‌های بیشتر هنرمندان فراهم می‌سازد؛ تا با وفاداری به هویت و نمادهای فرهنگ اصیل، جلوه‌هایی نوین از دست‌آوردهای فرهنگ غنی ایران‌زمین را به‌روی جهانیان بگشاید.

ارسال نظر
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد