کلیدهای طراحی 2 (طراحی ذهنی)
مترجم: مریم سعیدی، فریبرز فریدافشین
شابک: 0-46-8913-964-978
قطع کتاب: رحلی
تعداد صفحه: 185
زبان: فارسی
نوبت چاپ: 4
ناشر: انتشارات کتاب آبان
نوع جلد: شومیز
نوع کاغذ: تحریر
کد کالا: 3475
- برند: انتشارات کتاب آبان
- کدکالا:
پشتیبانی کامل در ساعات اداری
جامع ترین سایت محصولات خوشنویسی
ارسال به سراسر کشور
کسی از جسپر جنز نقاش پرسید: (مراحل خلاقیت چگونه است؟) جسپر جنز پاسخ داد: (این بسیار ساده است. شما چیزی را انتخاب میکنید، روی آن کاری انجام میدهید و سپس آن را به چیز دیگری تبدیل میکنید و با ادامهی این کار به زودی به چیز منحصر به فردی دست می یابید). نظر جنز هر آنچه که من در مورد خلاقیت در طول بیش از ۶۰ سال فرا گرفته بودم را به طور خلاصه بیان میکند. با مطالعهی ادامهی این کتاب به این نکته دست خواهید یافت که خلاقیت به این معناست که (یک چیز بیربط را بگیرید و بر روی آن کار کنید). در این مراحل، امیدوارم شما بتوانید تجربیات ذهنی و خلاقیت خود را عمیقتر کنید.
کلیدهایی برای طراحی از تصاویر ذهنی و نگاهی وسیع به آنچه که ابزاری برای نمایش تصاویر ذهنی شما هستند را همیشه در ذهن داشته باشید. این به معنای طراحی از تصاویر رویایی ذهن شماست که روشهایی مانند تغییر شکل، تجرید یا خط خطیهای بی هدف انجام میشود. طراحیهای خیالی باید ترکیبی قوی ایجاد کنند و ارتباطی بین اشیای غیر مرتبط یا طراحی برگرفته از ذهن پدید آورند که این به انتخاب خلاقانهی شما در مورد چیزی است که برای طراحی انتخاب کردهاید.
ما قصد داریم به تصاویر ذهنی و خلاقیت به عنوان ویژگیهایی که مردم از آنها بهره میبرند، تفکر کنیم. این ویژگیها به هر کاری که در واقعیت انجام میدهید بستگی دارد. به طور ساده تصاویر ذهنی در ذهن شما همواره جاری هستند؛ سپس هر آنچه که شما انجام میدهید یک عمل خلاق است.
آیا قانونی بر خلاقیت حاکم است؟ شاید نه! اما اگر قواعدی وجود باشد آیا باید از آنها پیروی کرد؟ ابتدا تفاوت بین قانون و ایده را مشخص میکنیم. من عقیده دارم که این قوانین به شما در آفرینش هنری کمک میکنند. جسپر جنز اولین اصل را به ما معرفی کرده است: خلاقیت یک چیز عملی است.
شما حتما نباید فرد فوقالعاده باهوشی باشید تا بتوانید خلاقانه طراحی کنید. این تئوریها در مورد خلاقیت زیاد صدق نمیکنند. شما نیازی به تصاویر ذهنی عالی ندارید. اغلب، تصاویر ذهنی تا زمانی که شروع به طراحی نکردهاید به سراغتان نمیآیند. بنابراین شما نباید منتظر یک تصویر ذهنی باشید. فقط با یک تصویر ذهنی ساده شروع کنید؛ چیزهای بزرگتر خود به خود از دل آن بیرون میآیند. بنابراین به اصل دوم می رسیم: خلاقیت با یک اندیشهی ساده شروع میشود.
یکی از راههای غیر قابل انکار در ایجاد خلاقیت درگیر شدن با کار است. وقتی شما درگیر کار میشوید، مدام بین زمان آینده و حال حرکت میکنید و به این شکل خلاقیت جلو میرود. بنابراین، اصل سوم این است که: خلاقیت در زمان حال زنده است.
شکاف موجود بین آنچه که ما تصور میکنیم و آن چیزی که در کار از آب در میآید تجربهای است که میتواند دو هنرمند و هنرجو را از کار ناامید کند. مهارتهای ما بندرت قادر به اجرای تصاویر ذهنی ما هستند. این روشی است که تقریبا در مورد همه صدق میکند. شما میتوانید در این زمینه تنها دو کار انجام دهید. اول، زیاد طراحی کنید. مهارت از تمرین زیاد حاصل میشود. (کتاب قبلی من با عنوان کلیدهای طراحی، در این زمینه بسیار مفید است و این کتاب بر گسترش مهارتهای طراحی تاکید دارد). اصل چهارم: خلاقیت با تمرین و تکرار افزایش مییابد.
چیزهای دیگری که با آن میتوانید قضاوت خود را نسبت به تمرین و مهارت خود، مثل طراحی، سایه پردازی، نسبتها و الگوها و ... تثبیت کنید. نقد کلی و شخصی کارایی چندانی ندارد. از بیان گفتههای متواضعانه یا حتی دلسرد کننده پرهیز کنید. گفته هایی همچون: (شما خلاق هستید یا نیستید.)
(برخی از انسانها ذاتا خلاق هستند. برخی دیگر هرگز.)
(من هیچ تصویر ذهنی ندارم.)
(من تصاویر ذهنی خود را از دست دادهام.)
(من سرشار از ایده هستم، اما نمیتوانم آنها را نشان دهم.)
این گفتهها باعث رسیدن به اصل دیگری میشود: خلاقیت به هنگام قضاوت درست رشد میکند و به هنگام انتقاد تنزل پیدا میکند.
هرقدر شما را تشویق کنم که طراحی آزادی را اجرا کنید. بر وجود تصاویر ذهنی به عنوان یک عنصر خاص و مشخص تاکید میکنم.
اگر من بگویم که (چیزی را تصور کن)، ممکن است فکرتان به جایی نرسد. اما اگر من در مورد مرزعهای با سگهایی نگهبان، پلیس، دادگاه، فضانوردان، گربهها صحبت کنم، شما به سرعت به یک سری از تصاویر خاص ذهنی میرسید.
من هیچ گاه این نکته را که در مدرسه میگویند (هر چه دلتان میخواهد بکشید) دوست نداشتم، چرا که در موضوعات مختلف غرق میشدم و ذهنم همچون یک کاغذ خالی سفید می شد. چیزی وجود نداشت که مرا به جلو هل دهد و موضوعی برای برطرف کردن وجود نداشت. تجربه مرا در مرحلهی اول پیش رفت تنها گذاشت. در واقع، زیبایی و ایهام که ذهن شما را محدودتر میکنند، به شما آزادی بیشتری میدهند و تصاویر ذهنی شما را فعال میکنند. اکثر هنرمندان فراگرفتند که چطور بر این موانع غلبه کنند. وقتی بعدها در کار طراحی پیشرفت کردید به خوبی این مسئله را درک خواهید کرد: خلاقیت با برخورد با موانع و موارد خاص میشکفد.
خلاقیت بیشتر شبیه خوشبختی است که وقتی به چیز دیگری فکر میکنید، ظهور پیدا میکند. فرض کنید، در حالی که دفترچه طراحی خود را در دست دارید در اتاقی نشستهاید و میل شدیدی برای خلاق بودن دارید. مداد را در دست گرفتید اما هیچ اتفاقی روی نمیدهد. انرژی شما متمرکز شده است اما چرا چیزی روی نداده است. چرا؟ چون میل به خلاق بودن فقط در شما وجود دارد. هدف در ذهن شماست، نه در دنیای مادی و نه در واقعیت. دنیای مادی ما را فراگرفته است و کار و فعالیت عملی میطلبد. حال شروع به کار کنید. سعی کنید از خود در حالتهای مختلف تصویر سازی کنید. شما باید یک تصویر مشخص در ذهن داشته باشید. مثلا، شما دو طرح را در یک طراحی ادغام کنید. در حالی که این قواعد بسیار ساده هستند اما امکان طرح های فراوان دیگری را ایجاد میکنند. موضوعات نباید در مورد شما باشند، آنها باید در مورد حل مسائل باشند. خلاقیت در زمان حال وجود دارد تا اینکه به زمانی در آینده موکول شود. خلاقیت از مراحلی مثل تکرار، تمرین، اجرا و بررسی بیرون میآید.
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد